روزنامه کرمان امروز
شماره خبر: 14900
روزنامه کرمان امروز  
تاریخ خبر: 1395/6/21

یک، دو، سه...اکشن!


به قلم ایمان پورجمالی





«هنر، ضد سرنوشت است». این جمله ی معروف، تداعی گر عقیده ی آندره مالرو، نویسنده، منتقد هنر و سیاستمدار فرانسوی قرن بیستم، بنیان گذار نخستین خانه فرهنگ درتاریخ است. اواعتقاد داشت که هنرمی تواند بهترین راه حل ممکن درمقابل ناملایمات و مشکلات زندگی تلقی شود. همان گونه که می دانیم تا قرن نوزدهم تنها تا هنر پنجم مشخص و معرفی شده بود اما در دنیای کنونی که بین صاحب نظران بحث بر سر انتخاب نام دهمین هنر داغ است اغلب ما، غیر ازهنرهفتم، یعنی سینما به ندرت نام یا حداقل ترتیب صحیح هنرها را می دانیم. اگر بخواهیم به ترتیب صحیح هنرها را ذکر کنیم، به این صورت است: 1- معماری 2- مجسمه سازی 3- هنرهای بصری 4- موسیقی 5- ادبیات 6- هنرهای نمایشی 7- سینما 8- رادیو و تلویزیون 9- کارتون. در این میان می توان به جرات هنر هفتم سینما را مشهورترین هنر در چند دهه اخیر دانست.
سینما واژه ای است با ریشه یونانی «kinêma» به معنی حرکت. هنری جادویی که برای مدتی، ما را از دنیای تراژیک جدا کرده و غرق در تخیل و شگفتی می کند. رسانه ای مبتنی بر تکنولوژی که به مدد آن تمام رویاها وهرآنچه که آرزواست، جامه عمل به خود می پوشد. از سفر به دوردست ها وماجراجویی گرفته تا قهرمان بودن در یک دنیای رویایی فرقی نمی کند، سینما همه را میسرمی سازد. برادران لومیر، زمانی که اولین فیلم ساخته شده به دست بشر با عنوان«ورود قطار به ایستگاه» را می ساختند که صرفا از یک نما بدون قطع و وصل و تدوین تشکیل می شد شاید هیچ گاه فکر نمی کردند زمانی فرا برسد که ابتکار آنها تبدیل به قدرتمند ترین صنعت و تجارت در جهان شود. ازسال 1895 میلادی که آغاز دوره سینمای صامت بود تاکنون که دوران سینمای ناطق و رنگی را هم پشت سر گذاشته ایم شاهد پیشرفت و تنوع بسیار چشم گیری در عمر 120 ساله این پدیده هستیم. البته نباید فراموش کرد که سینما همیشه تحت تاثیر سه عامل هنر، تکنولوژی و سیاست بوده است.
در این مسیرقطع به یقین یکی از ژانرهایی که نقش عمده ای را در پیشرفت سینما در جهان و جذب مخاطب داشته، ژانر اکشن است؛ ژانری مهیج که خیلی ها سینما را به واسطه ی آن شناختند. واژه ی اکشن از اسم لاتین «actio»  برخاسته که در حقیقت از فعل «agere» به معنی عمل کردن ساخته شده است. در این ژانر، شخصیت ها در جوی از هیجان و تعلیق، درگیر وقایع خطرناک می شوند. ممکن است شخصیت ها در جستجوی چیزی یا درگیر نبرد فیزیکی با دشمنی شکست ناپذیر باشند، حال آنکه هر دو کار را انجام می دهند، یعنی در جستجوی چیزی هستند و در عین حال باید قبل از رسیدن به مقصود بر دشمن غلبه کنند. این ژانر، عرصه ای کاملا مناسب برای به تحقق پیوستن مهم ترین آرزوی ما در تماشای فیلم است. پناه بردن به دنیای روی پرده و تجربه ی غیر مستقیم زندگی از طریق چشم ها و اعمال قهرمان. فیلم های اکشن معمولا فقط ماجرایی را برای سرگرمی به تصویر می کشند. به همین دلیل مهم ترین ایرادی که به ژانراکشن وارد است، عدم پرداختن به روانشناسی عمیق شخصیت ها است. در حقیقت، در آن بیشتر از موضوعات کلیشه ای استفاده می شود که تنها بهانه ای برای ایجاد صحنه های تماشایی باشد. منصفانه است که بگوییم سبک سینمای اکشن، رئالیستی نیست چون برای مثال بارها دیده ایم که گاهی یک قهرمان صدها فرد مسلح را تنها با یک اسلحه می کشد و جالب تر آنکه در این میان حتی یک تیر هم به او اصابت نمی کند. اما قطعا این یک نقطه ضعف نیست چون اصلی ترین ویژگی سینمای اکشن عامه پسند ومردمی بودن آن است و به همین دلیل فیلم های این ژانراغلب پایانی خوش و موضوعاتی قابل درک برای عموم دارند. به زعم بعضی از روانکاوان، فیلم اکشن برای بیننده، عملکرد معالجه گرانه دارد و در نهایت به خالی شدن هیجانات درونی او می انجامد. بیننده با دیدن این فیلم ها با قهرمان همذات پنداری و احساس می کند، انتقام خود را از افراد بی عدالت می گیرد. آدم های بد را تنبیه کرده و بدین ترتیب، دنیا را از آشوب و بی نظمی می رهاند. بنابراین می توان اذعان کرد که سینمای اکشن به واقع، تجلی گاه آرزوها و آرمان های انسان است؛ آرزو هایی که در زندگی واقعی دست نیافتنی هستند اما در مقابل، زنگ خطر این ژانر برای جوانان است، چرا که آنها با مشاهده این فیلم ها جهان بینی جدید خود را شکل می دهند و یک واقعیت ذهنی و درونی نو برای خود می سازند. خود را حاضر در صحنه فیلم دیده و فراموش می کنند که در دنیای تخیلی به سر می برند که در آن همه چیز ممکن است. چون قشر جوان همیشه در صدد تجربه ی ممنوعه هاست و ترجیح می دهد تا دنیایی خشن مغایر با دنیای پیشنهادی والدین خود را تجربه کند. فیلم های اکشن خشن، به آنها این امکان را می دهد که هیجانات و گرایشات مهاجمانه خود را تخلیه کنند، اما آنها به اشتباه این موارد را در دنیای واقعی جستجو می کنند به همین دلیل شاید دنیای پیرامون خود را دنیایی بی رحمانه تصور  کنند.
 همانطور که می دانیم سینمای اکشن نقش مهمی را در فعالیت های سرگرمی ایفا می کند. بی دلیل نیست که گروهی از منتقدین از عباراتی همچون فیلم وسترن یا گانگستری هم برای ژانر اکشن استفاده می کنند. بهتر است بدانیم طبق قانون تماشای اغلب این فیلم ها برای گروه سنی زیر 12 سال ممنوع است. سینمای اکشن را می توان به این ترتیب طبقه بندی کرد: 1- فیلم های پلیسی 2- فیلم های جاسوسی که می توانند فانتزی هم باشند 3- تریلر اکشن ( دارای تعلیق ) 4- فیلم های سوپرمن یا سوپر قهرمان که شخصیت هایی با قدرت خارق العاده در آن ظاهر می شوند 5- علمی ، تخیلی یا فیلم های فرازمینی یا ربات ها و در آخر کمدی اکشن که ترکیبی از کمدی و اکشن است.
دوران رشد فیلم های ژانر اکشن بیشتر در دهه 70 میلادی بوده است. در طول تاریخ، این ژانر از بروسلی به عنوان اولین بازیگری که باعث حرکت و محبوبیت این ژانر شد، یاد می کنند. تقریبا کمتر کسی هست که سیلوستر استالونه، آرنولد شوارتزنگر، بروس ویلیس، استیون سیگال، دولف لاندگرن، ژان کلود ون دم، وسلی اسنایپز و جکی چان یا حداقل یک یا چند نفر از آنها را به لطف سینمای اکشن نشناسد. شخصیت هایی بی نهایت دوست داشتنی که اکنون همراه و در کنار سینمای اکشن دوران سالخوردگی خود را می گذرانند. حال باید از خود بپرسیم که چرا ما در دوران سالخوردگی سینمای ژانر اکشن، در ایران و صنعت سینمای خودمان سینمای اکشن آنگونه که برای بیننده قابل درک و باورپذیر باشد، نداریم؟ چرا در این ژانر از سینمای اکشن بالیوود هندوستان هم عقب مانده ایم؟ چرا در ایران غیر از سینمای دفاع مقدس که توانست صحنه هایی اکشن البته تا حدی باور پذیر، آن هم به لطف تجربه ی هشت سال دفاع مقدس در جبهه های نبرد برای ما به ارمغان آورد اصولا سینمایی به نام ژانر اکشن نداریم؟ البته به جز جست و خیزهایی مضحک که به تقلید از سینمای هالیوود انجام داده ایم، بهتر است علل عمده موفقیت سینمای اکشن درهالیوود را بررسی کنیم تا همه مسائل به خودی خود روشن شود. همانطور که می دانیم؛ سینمای اکشن ژانری پرهزینه است. در سینمای هالیوود همیشه زمان و بودجه به طور کامل در اختیار عوامل فیلم به ویژه تهیه کننده و کارگردان است، اما در سینمای ایران این مهم کاملا بر عکس است چرا که عوامل فیلم مخصوصا تهیه کننده و کارگردان در اختیار زمان و بودجه فیلم هستند. اجازه بدهید با ذکر یک مثال بهتر به موضوع بپردازیم. قطعا همه سینما دوستان، فیلم به یادماندنی و بی مثال «نجات سرباز رایان» ساخته استیون اسپیلبرگ در سال 1998 را دیده یا درباره اش خوانده اند. سکانس آغازین فیلم که حمله متفقین به خاک فرانسه را شامل می شود تقریبا 27 دقیقه به طول می انجامد. بهتر است یادآور شویم که در آن زمان تنها برای ساخت این سکانس که حدود 1500 بازیگر در آن به ایفای نقش پرداختند، 12 میلیون دلار هزینه شد! برای 27 دقیقه، 12 میلیون دلار علاوه بر بودجه کلی فیلم! حال، انتظاری غیر از شاهکار داریم؟ در سینمای ایران برای ساخت یک فیلم اکشن چقدر هزینه می شود؟ مثال دیگری را ذکر کنیم. قسمت دوم از سری فیلم های جذاب «مقصد نهایی»به کارگردانی دیوید آرالیس در سال 2003 را به یاد آوریم. سکانس تصادف و برخورد اتومبیل ها با الوار رها شده از یک تریلر بر روی جاده که تنها حدود 2 دقیقه طول می کشد  حدود14 روز فیلمبرداری از کل پروژه را به خود اختصاص می دهد ! برای دو دقیقه، دو هفته فیلمبرداری! در چنین شرایطی انتظاری غیر ازشاهکار می توان داشت؟ در سینمای ایران ساخت یه صحنه اکشن چه مدت زمان می برد؟ معمولا سعی می شود کل پروژه فیلمبرداری طی سه هفته و در نهایت تا یک ماه به پایان برسد. اما این سوال مطرح می شود که چرا درهالیوود تا این حد زمان و بودجه برای ساخت اینگونه فیلم ها هزینه می شود؟ یا بهتر بگوییم چرا ساخت فیلم اکشن در سینمای هالیوود اینقدرزمان بر وهزینه بر است؟ بیایید به منظوردرک بهتر این مورد، یک سکانس را به سبک هالیوود ساخته و آن را آنالیز کنیم. در این سکانس قرار است چند مرد شرور وارد خانه یک تاجر شده، بعد از یک مکالمه که منجر به بحث لفظی می شود او را با اسلحه کشته و سپس خانه اش را منفجر کنند. توجه داشته باشید که اکثرنماها غیرازصحنه انفجار داخلی هستند. در وهله ی نخست، سعی می شود تا تمام این سکانس درشهرک سینمایی و یک محیط کاملا کنترل شده فیلمبرداری شود و اگر به لحاظ محدودیت ها قرار باشد فیلمبرداری در شهر و یا در یک مکان عمومی انجام شود با اجرای تمهیدات نظامی اطراف لوکیشن حداقل تا شعاع 2 کیلومتری کاملا ازمردم و سکنه خالی می شود و لوکیشن تحت کنترل تمام تیم فیلمسازی در می آید. مساله بعدی که دلیل بروز بسیاری از دشواری هاست، حفظ تداوم حس بازیگر با نقش و فیلمنامه می باشد. به همین منظور، کارگردان دکوپاژرا براساس میزانسنی می نویسد که در صحنه و لوکیشن حاضر باید به بازیگر بدهد تا حتی الامکان کات دادن ها به حداقل برسد. طبیعی است که اعضای تیم به ویژه فیلمبردار، نورپرداز، صدابردار وغیره هم کاملا خود را با دکوپاژ کارگردان هماهنگ می کنند. برای فیلمبرداری صحنه های مربوط به مشاجره ی لفظی بین گروه شرور و تاجر غیر از برداشت های تک دوربینه تمامی صحنه ها و دیالوگ ها به طور همزمان با چند دوربین از زوایای مختلف و یا حداقل با دو دوربین به طور همزمان ضبط می شوند تا انسجام نقش آفرینی بازیگران کاملا حفظ شده و ارتباط بازیگر با نقش قطع و وصل نشود. در صحنه های درگیری و قتل تاجر و انفجار پایانی سکانس، حساسیت برداشت های چند دوربینه ی یک پلان از زوایای مختلف دو چندان می شود، برای مثال در سری فیلم های «مامور 007 » شاهد هستیم که گاهی تعداد دوربین های به کار گرفته در صحنه های انفجار یا درگیری ها تا 12 دستگاه هم می رسد. این یعنی 12 برداشت، 12 زاویه ی متفاوت و 12 انتخاب. قطعا صحنه انفجار سکانس ما هم بنا به نیاز مستثنی از این قاعده نیست. مهندسی نور و نورپردازی از اهمیت بسیار بالایی در فیلم برخوردار است، چرا که مهم ترین نقش را در ایجاد حس در فیلم و انتقال آن به مخاطب ایفا می کند. به همین منظوردر صحنه، غیر از ایجاد یک نور کلی توسط استخرهای نورپردازی برای هر دوربین و هر زوایه به صورت جدا گانه یک نورپردازی تعریف و اجرا می شود. این مهم در برداشت های چند دوربینه به صورت همزمان بیشتر نمود پیدا می کند، به طور مثال در صحنه های مشاجره ی لفظی بین گروه شرور و تاجر. بدون شک جلوه های ویژه، اهم از جلوه های میدانی و جلوه های بصری، ژانر اکشن را تا حد زیادی از ژانر های دیگر متمایز می سازد. از این رو این متمایز بودن وجود افراد متخصص و دوره دیده ای را می طلبد که آشنا به تمام فنون و معلومات مربوط به حریق، مهار آتش، انفجار، رانندگی حرفه ای انواع وسايط نقلیه عمومی و شخصی، فنون رزمی و دفاع شخصی، استفاده از سلاح گرم و سرد، شنا و نجات غریق، صعود و پرش از ارتفاع و انواع بدلکاری و هر آنچه که به نوعی باعث افزایش آدرنالین خون مخاطب می شود، هستند. پرداختن به اهمیت نقش گروه جلوه های ویژه میدانی آنقدر مهم و گسترده است که در این مجال کم فرصت پرداختن به آن نیست لذا به این مختصر اکتفا می کنیم که بخش هنگفتی از بودجه ی فیلم و نیز مدت زمان فیلمبرداری پروژه صرف خلق جلوه های ویژه می شود. ما هم برای ساخت صحنه قتل تاجر و صحنه ی انفجار در آخر سکانس با یک تیم حرفه ای برای اجرای جلوه های ویژه قرارداد بسته ایم. بخش دیگری از زمان و بودجه صرف طراحی گریم بازیگران و اجرای آن می شود، چرا که خلاقیت در این حرفه، حرف اول را می زند و ایجاد خلاقیت گرچه هزینه برنیست و لیکن زمان براست. گریم بازیگران از سایه روشن های ساده شروع شده و بعضا تا قالب گیری صورت و بدن بازیگر و ساخت ماکت لاتکس او پیش می رود. گریم های چند لایه که همچون طراحی یک تابلوی نقاشی فوق العاده زمان بر و نیز هزینه برهستند. به طور مثال، گریم ریگن در فیلم «جن گیر» ساخته ویلیام فریدکین در سال 1973 از 3 لایه لاتکس تشکیل می شد که اجرای آن ساعت ها به طول می انجامید. بازیگران سکانس ما هم قطعا باید گریم شوند. چون در این مقاله فرصت تحلیل تمامی جزئیات نیست از بررسی طراحی دکور و اجرا و صدابرداری فاکتور می گیریم اما فراموش نکنیم که هر کدام از اهمیت فوق العاده بالایی در ساخت و کیفیت فیلم برخوردار هستند. فیلم های ژانر اکشن تاحد زیادی متکی به تدوین و هنر تدوینگر هستند تا جایی که تدوین گر به عنوان کارگردان دوم فیلم انگاشته می شود. او از اختیار تام در انتخاب نماها، کات ها و شاید حتی تغییر روایت داستان برخوردار است. تدوین گر است که با شاهکار خود شما را برای مدتی بر صندلی سینما میخکوب می کند و حتی فرصت تفکر را از شما می گیرد. معمولا در سینمای هالیوود زمان زیادی به تدوین فیلم اختصاص داده می شود. حتی بیشتر از مدت زمان فیلمبرداری. چرا که نتیجه نهایی و دلخواه باید حاصل شود. سپس مهم ترین وظیفه در این زمان به عهده تیم جلوه های ویژه بصری فیلم است. حتی گاهی برای فیلم  یک گروه برنامه نویس به منظور طراحی برنامه ای مختص برای جلوه های خاص بصری استخدام می شود. گاه برای ساخت و ویرایش یک پلان هفته ها وقت صرف می شود مانند فیلم آواتار ساخته جیمز کامرون که در آن برای ساخت برخی از پلان ها تا 54 روز وقت صرف شد. قطعا اجرای جلوه های ویژه بصری هم غیر از زمان، هزینه زیادی از بودجه فیلم را هم به خود اختصاص می دهد. برای طبیعی تر جلوه دادن صحنه قتل تاجر و صحنه انفجار آخر سکانس از تیم جلوه های ویژه بصری باید کمک بگیریم. در این میان نباید مهم ترین عنصر در پیکره فیلم یعنی موسیقی نادیده و سهل انگاشته شود . قطعا به هنگام تماشای فیلم احساسات به مدد موسیقی برانگیخته می شود. احساساتی همچون غم، شادی، ترس و هیجان همه و همه به کمک موسیقی در وجود بیننده بیدار می شوند. در سینمای هالیوود، زمان و هزینه ای که برای ساخت موسیقی خرج می شود بسیار حیرت انگیز است. حتی در ژانر اکشن. طبق قرارداد، موسیقی سکانس ما قبل از شروع فیلمبرداری ساخته شده است. پس با توجه به آن چه در این مثال ذکر شد، می توان نتیجه گرفت که در ایران، امکانات و بودجه ی اختصاص داده شده برای ساخت فیلم اکشن نمی تواند پاسخگوی لازمه های ساخت فیلم در این ژانر سینمایی باشد.
بدین ترتیب  بحث درباب سینمای حرفه ای در ژانر اکشن مفصل است. امیدوارم نگارش این مقاله به ایجاد تفکری صحیح در عرصه ی سینما برای دوست داران ژانر اکشن در ایران بینجامد و درنهایت به پاسخ این پرسش بیندیشیم که در ایران و در سینمای ما تا چه حد قواعد ساخت فیلم اکشن رعایت شده ومی شود؟ آیا عدم رعایت این قواعد باعث از دست دادن ثروت بی نظیری به نام پیمان ابدی، بدلکار نام دار ایرانی می شود؟


تمامی حقوق مربوط به روزنامه کرمان امروز می باشد و برداشت از آن با ذکر منبع مجاز می باشد